زندگینامه استاد اسفندیار معتمدی

 

 

زندگینامه خود نوشت مؤلف

تهیه و تنظیم از : فرحناز معتمدی

وضع خانوادگی
در سده لنجان در یک خانواده کشاورز به دنیا آمدم. پدرم حاج حیدرعلی مردی پرتلاش ومولد بود. علاوه برکشاورزی، عصارخانه (کارخانه روغن گیری) داشت وبا مردم در ارتباط بود. کتابخوان بود وخط وصدائی خوش داشت. صبح زود با صوت قرآنش مارا از خواب بیدار می‌کرد وشب با آوای شعر فردوسی وحافظ می خوا باند. به تحصیل فرزندان بسیار علاقه مند بود. هیچگاه نمی‌گذاشت که فرزندان بیکاروعاطل وباطل باشند. اگر مشغول درس وکلاس نبودند کار برای هریک درباغ ومزرعه وعصارخانه مطابق سن وتوانائی آن‌ها داشت. مادرم طوبا خانم عبد اصفهانی زنی بسیار ساده ومهربان وآداب دان از مردم اصفهان بود که با خانواده خود به سده آمده وساکن شده وبا پدرم ازدواج کرده بودند. من سومین فرزنداز این خانواده بودم. دارای 3 خواهر و 3 برادر. در دوره کودکی بخوبی با طبیعت. روستا آشنا ودوست شدم. گیاهان، پرندگان وحیوانات اهلی راشناختم وبا علاقه مندی به آن‌ها توجه داشته وهنوز دارم. در خانه، مزرعه، هنگام شنا در زاینده رود، در کار ودر مدرسه ومسجدبامردم ده آشنا ودوست شدم وهنوز پس از ده‌ها سال خاطرات آن دوستی هارا حفظ کرده وبرایم عزیز ومحترمند.
بیشتر علاقه من سفر به روستاها وشهرهای اطراف بود.. مسئول خرید وفروش عصارخانه یکی از کارگران پدرم بود که من در مقاله‌ای اورا بهترین معلمم معرفی کرده‌ام.من ا زاو آداب معاشرت و روش گفت وگوبا مردم، داشتن طرح وبرنامه برای هرکار وگزارش نویسی را یاد گرفتم. دفتر یاد داشتی که همیشه همراه دارم مربوط به اثر آموزش اوست.
در 1344 ازدواج کردم. همسرم خانمی خانه دار، آرام، صبور، قانع وسازگاراست. حاصل این ازدواج دوپسر ودو دختر است. همه تحصیلات دانشگاهی دارند وازدواج کرده‌اند. دارای هفت نوه هستم، همه پر شور وبا نشاط. تاکنون زندگی خانوادگیم آرام وسالم وبا اعتدال وهمیشه باکار وفعالیت همراه بوده است.
تحصیلات
در شش سالگی به مکتب رفتم. مکتبدارمرحوم آقاحسن صدری معروف به جنا ب آقا بود. معلمی جدی، منظم، با خطی خوش که افزون بر معلمی قباله نویس وصیغه خوان ازدواج بود. کشاورزی مختصری هم داشت وبسیارمورد احترام مردم بود. نزد اوالفبا، پنج الحمد وحساب سیاق آموختم وگلستان سعدی را شروع کردم تا آن که دبستان روستا تأسیس شد. آنچه از آن مکتب درذهنم بیشتر به جای مانده احترام به معلم ورسم عیدی بردن وعیدی گرفتن از اوبود. تا زمانی که ایشان در حیات بودومن در سده بودم، نخستین کسی بود که به دیدارش می‌رفتم.
در 1324 دبستان چهار کلاسه به نام "دبستان الفت "در سده تشکیل شد. نامه‌های درخواست برای تأسیس این مدرسه از 1307 به بعد ازمرحوم حاج یدالله فهیم وپسرش حاج محمد علی معتمدی وپدرم ودیگران در دست دارم، سر انجام پس از 17 سال نامه نگاری، مدرسه‌ای به هزینه چند نفر خیر، تأسیس شد. این مدرسه سر آغازتغییرات وتحولات بسیاری در سده شد وبه تأسیس دانشگاه انجامید.
از نخستین آموزگارم مرحوم محمود عطائی کرمانی که در ورودم به مدرسه مرا به نام خطاب کرد وخوش آمد گفت. همواره به نام یک معلم اثر گذاراز او یاد خیرکرده و رفتارش را سر مشق قرار داده‌ام.
در 1328 برای ادامه تحصیل به اصفهان رفتم. خانواده مادری من اصفهانی بودندکه چند سال در سده ساکن شده ودو باره به اصفهان باز گشته وساکن شده بودند.. من در منزل پدر بزرگم (مرحوم محمد چعفر عبد) وتحت سرپرستی اودراصفهان به مدرسه می‌رفتم. تابستان که مدرسه تعطیل می‌شد به ده باز می‌گشتم وبه کار مشغول می‌شدم. درمزرعه بود که با کاشت وداشت وبرداشت محصولات آشنا وبه طبیعت علاقه مند شدم. کلاس پنجم وششم را در مدرسه 15 بهمن اصفهان خواندم. این مدرسه در ساختمانی قرار داشت که در سال 1300 جایگاه نخستین دبیرستان متوسطه اصفهان بود وآن را صارم الدوله پسر ظل السلطان ونوه ناصرالدین شاه تأسیس کرده بود. دکترکمال جناب وپرفسور فاطمی (استادان ممتاز دانشگاه تهران در آن دبیرستان درس خوانده واستاد احمد آرام درس داده بود.
دوره اول متوسطه رادر دبیرستان صائب و دوره دوم را در دبیرستان هراتی به پایان بردم ودیپلم ریاضی گرفتم. در کتاب "اصفهان –مدارس جدید ومفاخر آن-"-از معلمان بزرگوارم یاد کرده وبرای اغلب آن‌ها مقاله‌ای نوشته‌ام.
در 1336 به تهران آمدم ودر دانشسرای عالی در رشته فیزیک ادامه تحصیل دادم واز استادان بزرگی چون دکتر کمال جناب، دکتر علی اصغر خمسوی، دکتر امانت الله روشن، دکترمحمد منجمی، دکترابراهیم صفری، دکتر امیر حسین آریانپور، دکتر مهدی جلالی، دکتر پازارگادی، دکتر کریم فاطمی ودکترناظر زاده کرمانی ودکتر سلیم نیساری علم وادب وروش معلمی آموختم. در 1339 پس از اخذ لیسانس آموزش فیزیک به خدمت نظام رفتم. دوره آموزش مقدماتی را به مدت نه ماه درپادگان سلطنت آبادتهران ومرکز توپخانه اصفهان گذراندم ونه ماه دیگرزمان خدمت را درلشگر 4 ارومیه طی کردم. آ موزشهائی را که دردوره نظام آموختم بسیار عملی وموثربود. به‌ویژه روش تدریس واستفاده از ابزارها وداشتن برنامه برای هر جلسه تدریس، الگوی کار من درمدت تدریس شد.
در 1354 دوره فوق لیسانس مدیریت دولتی را در تهران شروع کردم وبا استفاده از استادان علوم انسانی واجتماعی با این حوزه از دانش آشنا شدم که برایم بسیار لذت‌بخش بودوسر انجام مدرک کارشناسی ارشد را از دانشگاه علامه طباطبائی در یافت کردم.
هیچگاه از یادگیری غافل نبودم و دوره‌های کارآموزی وتکمیلی در داخل وخارج کشوررا، به تعدادبسیار زیاد گذرانده‌ام واکنون هم هر جا چیزی برای آموختن وجود داشته باشد در صورت امکان شاگردی می‌کنم.
زندگی شغلی
پس از پایان دوره نظام وظیفه، در 13 اردیبهشت 1341 به استخدام وزارت فرهنگ (آموزش وپرورش کنونی) در آمدم ودر دبیرستان‌های شهرضا-اصفهان به تدریس فیزیک ومکانیک پرداختم. پس از دو سال رئیس دبیرستان سعدی آن شهر شدم. دانش آموزان پویا وپرتلاش وپرسشگری داشتیم، از آن‌ها بسیار آموختم. با بعضی از آن‌ها که در مقام استادی دانشگاه وکارهای ارجمند دیگر هستند همواره در ارتباطم. در سال 1345 از شهرضا به اصفهان منتقل شدم وتا سال 1354 در دبیرستانهای پسرانه ادب، سعدی، صائب ودخترانه بهار، امین الدوله ورودابه ومدرسه عالی بهداشت مدارس تدریس کردم. از نخستین سال تأسیس دانشسرای راهنمائی تحصیلی (1347) تا زمانی که از اصفهان به تهران منتقل شدم مدرس آن مرکز بودم. در این سالها دردبیرستان مبارکه وعماد همایون شهر (سده سابق وخمینی شهر کنونی) در کلاسهای ششم تدریس کردم. در 1354 به دنبال پذیرفته شدن درمرکز مدیریت دولتی به تهران آمدم. در تهران در دانشسرای راهنمائی و مدارس منطقه 2 آموزش وپرورش به تدریس مشغول شدم وضمن تحصیل در دوره کار شناسی ارشد در مدارس گروه خوارزمی نیزتدریس کردم. در خرداد 1355 با عنوان "کارشناس کتابهای فیزیک "به سازمان کتابهای درسی ایران منتقل شدم. در این سازمان بودکه باکارشناسان ومولفان کتاب‌های درسی ازآن جمله مرحومان دکترمحمد حسین حسینی بهشتی ودکترابوالقاسم قلمسیاه وهوشنگ شریف زاده، عبدالحسین مصحفی، غلامرضاعسجدی و...آشنا شدم ودریچه جدیدی به رویم باز شد که به سوی پژوهش، نوشتن وترجمه روی کردم. از همان زمان نیز به دعوت مرحوم محمد علی پیغامی کارشناس دفترتحقیقات وبرنامه ریزی درسی به شرکت در شورای برنامه ریزی فیزیک دعوت شدم و به کار پرداختم. پس ازبهمن 1357 و انقلاب اسلامی که سازمان کتابهای درسی منحل شد به سازمان پژوهش وبرنامه ریزی آموزشی منتقل وبه همان کار مشغول شدم. پس از باز نشستگی همچنان در آن سازمان با دفتر تألیف کتب درسی، انتشارات کمک درسی وانتشارات مدرسه، در برنامه نویسی، تألیف مقالات وکتابهای درسی و دوره‌های آموزش معلمان در تهران وشهرهای سراسرکشورهمکاری داشته‌ام.آخرین تدریس من در دانشگاه شهید رجائی در دوره فوق لیسانس بود که درآنجا تاریخ علم درس می‌دادم.
نوآوری وابتکاروفعالیت
1-تأسیس انجمن علم وادب -در همان سال اول تدریسم در شهرضا این انجمن را در دبیرستان سعدی تشکیل دادم. یکی ازفعالیتهای انجمن سخنرانیهای علمی وادبی وبهداشتی بودکه به وسیله دانش آموزان، دبیران وپزشکان ایراد می‌شد. این انجمن خبرنامه‌ای داشت که دانش آموزان آن راتهیه ومنتشر می‌کردند.
2-تأسیس انجمن معلمان علوم تجربی- در 9/10/42 با همکاری دبیران علوم تجربی انجمن معلمان را در شهرضا تشکیل دادم ودر سمت دبیری انجمن به تنظیم برنامه هائی برای عملی کردن هدفهای آن پرداختم. پس از انتقال به اصفهان با انجمن معلمان اصفهان همکاری داشتم وانجمن معلمان مبارکه را نیزتاسیس کردم..
درسال 1358 با استعفای آقای اصغر نوروزیان انجمن مرکزی معلمان علوم تجربی واغلب انجمن‌های شهرستانها تعطیل شد وبعضی از آن‌ها مانند انجمن اصفهان به کار خود ادامه داد.. تا زمانی که استاد اصغر نوروزیان مؤسس انجمن علوم تجربی ایران در حیات بود با ایشان در ارتباط بودم و کتابی به نام نوروزیان نامه از فعالیتها وخدمات ایشان در پیشرفت علم در ایران نوشتم که از سوی اتحادیه معلمان فیزیک ایران چاپ ومنتشر شد.
3-شرکت فعال در برنامه ریزی آموزش ابتدائی-. این برنامه از حدود سال 1370 آغاز وتا سال 1393 ادامه یافت تا آنکه برنامه جدید جای آن را گرفت. علاوه بربرنامه ریزی، 10 جلد کتاب دانش آموز وراهنمای معلم را با همکاری و به طور جمعی تألیف کردیم. اینجانب نیز 8 جلد کتاب در بخشهای فیزیک (آموزش علوم ابتدائی) به طور مستقل برای دانش افزائی معلمان ابتدائی وراهنمائی نوشتم که در انتشارات مدرسه چاپ ومنتشر شد. آموزش معلمان دوره ابتدائی سبب شد که به بسیاری از شهرهای ایران سفر کنم وبا معلمان تبادل نظر داشته باشم.
4-اتحادیه انجمن‌های علمی آموزشی معلمان فیزیک ایران- در 1376 انجمن‌های علمی آموزشی معلمان برای هر درس در وزارت آموزش وپرورش شکل گرفت
. در 19/10/ 81 از تجمع انجمنهای علمی آموزشی معلمان فیزیک ایران، اتحادیه معلمان فیزیک به وجود آمد. در اولین دوره، هیات رئیسه برای مدت دوسال انتخاب شدند وآقای امیر قربانی ویشکی رابه عنوان دبیر اتحادیه برگزیدند. دردوره‌های بعد من به مدت 10 سال به عضویت هیات مدیره انتخاب شدم و مسئولیت اداره اتحادیه را در سه دوره دو ساله (86-1384،88 -1386،94-1392) برعهده داشتم. در این مدت کارهاوابتکاراتی صورت گرفت. از آن جمله:
-تأسیس وراه اندازی دفتر مرکزی اتحادیه در تهران،
-تألیف وانتشار سه جلد کتاب شامل: تاریخ آموزش فیزیک، نوروزیان نامه و آموزش پژوهش محور (درموضوع تشویق و راهنمائی دانش آموزا ن به پژوهش). از این کتاب با کمک مالی وزارت علوم وآموزش عالی 15000 جلد چاپ ودر پژوهشگاه‌های سراسر کشور تدریس شد وبا تشکیل سمیناری در تهران به دونفر دانش آموزاز هراستان که بهترین مقاله تحقیقی را نوشته بودند، سکه طلا جایزه داده شد.26 استان در این برنامه شرگت داشتند.
-برگزاری مجالس بزرگداشت برای معلمین در تهران وشهرستانها وتالیف مقاله برای هریک از آن‌ها.
-تألیف ونشر مقالاتی در معرفی معلمان اثر گذار ونامدار د رمجله رشد معلم، رشد تکنولوژی، روزنامه‌ها و...مجموعه این مقالات کتابی شد با عنوان "معلمان بزرگ ایران" که توسط انتشارات مدرسه چاپ ومنتشر شد.
-برگزاری سخنرانیها وانجام آزمایش‌های علمی با عنوان "کاروان علم "در تهران وشهرستانها
برگزاری کنفرانس آموزش فیزیک درهمدان، تهران، سنندج وخرم آباد, ومشهدباهمکاری دبیران ومسئولان محلی وانجمن استان واتحادیه.
5-مسابقه علمی تلویزیون-برنامه ای به مدت حدود 15 سال با عنوان مسابقه علمی در شبکه 2 تلویزیون بر گزار می‌شد. طرح پرسشهای فیزیک ومعرفی دانشمندان در این برنامه واجرای بخش فیزیک ومدیریت تعدادی از کل برنامه تلویزیونی آن برعهده من بود. هدف این برنامه ترویج علم وعمومی شدن آن در جامعه بودکه بسیارموثر واقع شد. این برنامه سبب شد که من به جمع آوری کتابهای ماخذ ومنبع در باره تاریخ علم ودانشمندان بپردازم وبیش از پیش به تاریخ علم وبه پژوهش آن علاقه مند شوم.
6 رادیو جوان –مدتی با رادیو جوان همکاری داشتم ودر برنامه‌های آن به تشریح مفاهیم علمی می‌پرداختم. این برنامه‌ها در شبکه‌های رادیوئی وتلویزیونی هم کم وبیش از آن جمله در رادیو گفت وگو تا کنون (1394) ادامه داشته است.
7 فرهنگنامه–در سال 1369 سرکار خانم توران میر هادی مرا به همکاری با فرهنگنامه کودکان ونوجوانان دعوت کرد. اکنون (1394) 25 سال است که یک روز در هفته –روزهای دوشنبه درآن کانون گرم وصمیمی به نوشتن مقالات فیزیک و ویرایش مقالات علمی آن مشغولم. کار کردن با توران میر هادی بزرگ بانوی ایرانی در آن موسسه برایم بسیار آموزنده وشوق انگیز بوده است.
8--زندگینامه علمی دانشوران – به دعوت شادروان استاد احمد بیرشک ترجمه تعدادی از مقالات زندگینامه را برعهده گرفتم که در جلدهای منتشر شده آن مجموعه چاپ شده‌اند وکار ادامه دارد.
9-در یک دوره چهار ساله با کانون بازنشستگان کشوری در تهران همکاری داشتم که من به عنوان معاون فرهنگی کانون کارهائی را انجام می‌دادم.
10 –عضویت در انجمن ترویج علم- اززمان شروع این انجمن همکاری وعضویت داشته وجزووبر گزیدگان آن بوده‌ام.زندگی وفعالیتهای علمی چنین دوره از برگزیدگان این انجمن را نوشته‌ام که هنوز به چاپ نرسیده است.
11-عضویت درگروه برنامه ریزی ونو آوریهای آموزشی وتهیه وتنظیم اساسنامه انجمن.
12- عضویت در گروه برنامه ریزی درسی فیزیک چندین دوره
13 عضویت در هیئت تحریریه مجلات رشد معلم، رشد فیزیک، مجله فرهنگ وخبرنامه اتحادیه، سردبیر نشریه حرکت انجمنهای علمی دانشگاه فرهنگیان
14-ارتباط دهنده سازمان میراث فرهنگی وگردشگری باسازمان پژوهش وبرنامه ریزی درسی در موضوع هویت در کتابهای درسی
15-ارتباط دهنده سازمان بهینه سازی مصرف سوخت کشور با سازمان پژوهش وبرنامه ریزی درسی درموضوع توجه به محیط زیست
16-همکاری در تأسیس مراکز آموزشی نامبرده زیر:
ا-اصفهان در سال 1348 با جمعی از دبیران اقدام به تأسیس دبیرستان کسرا کردم.
2-درتهران باآقایان کرامت الله مهربان، حسین دانشفر، هوشنگ قائلی، منوچهر صانعی، وباقر گوهری آموزشگاه پیشرو را تشکیل دادیم.
3-موسسه آموزش عالی آنفورماتیک ایران- این موسسه رابا همکاری جمعی از استادان ودبیران تشکیل دادیم. این موسسه درسطح کاردانی وکارشناسی فارغ التحصیل داشته است.
17-ارتباط با زادگاه -هیچگاه زادگاهم را فراموش نکرده‌ام وهمواره در جریان کارهای فرهنگی وآموزشی واجتماعی آن جا بوده‌ام.دو با ر با کمک شهرداری و اتحادیه معلمان فیزیک کشوردر آنجا همایش تشکیل داده‌ام:
17-1 در 1388 همایش فیزیک که در آن دبیران ودانش آموزان مدارس سده لنجان نمایشگاه با شکوهی ترتیب دادند ودانش آموزان ومعلمان منطقه آموزش وپرورش زرین شهر وگروهی ازمدعوین از سراسر کشور شرکت داشتند
17-2 در 1393 همایش نقش دانشمندان ایرانی -اسلامی در پیشرفت علوم تجربی در دانشگاه آزاد واحد لنجان برگزار شد که در آن دو نفر از معاونین وزارت آموزش وپرورش ومدیر کل آموزش وپرورش اصفهان وجمعی از استادان سراسر کشور حضور داشتند
18-3. سالهاست روزهای اول مهر به مدرسه‌ای که روزی در آنجا درس می‌خواندم، می‌روم. وشاگردان ومعلمان را مورد تشویق قرار می‌دهم.
19-فعالیت‌های اجتماعی – همواره در بین جمع بوده‌ام.افزون بر انجمنهای علمی وآموزشی که مربوط به کارم بوده است، در انجمنهاوجلساتی که به امورفرهنگی، خیریه ویا اجتماعی غیرسیاسی مربوط بوده شرکت داشته‌ام.نمونه آن‌ها انجمن محلی شهرک غرب است که اکنون نزدیک 30 سال است با آن همکاری داشته‌ام. مسئولیت این انجمن رسیدگی به امور عمرانی، بهداشتی، فرهنگی حفظ محیط زیست و...شهرک است. خبر نامه‌ای نیز دارد که معمولامقاله مربوط به مسائل علمی وآموزشی آن را من می‌نویسم.
20-سفرها-همیشه به سیر وسفر علاقه مند بوده‌ام وسفرهای زیارتی، سیاحتی، علمی وآموزشی داخل وخارج کشورفراوان داشته‌ام.در ایران تقریباً به همه استانها وشهرهای مهم کشور رفته‌ام. آنچه مربوط به سفرهای علمی وآموزشی داخل ایران بوده مربوط به مسئولیت در اتحادیه معلمان فیزیک یا در رابطه با کتابهای درسی وآموزش دبیران وآموزگاران بوده است. نخستین سفر خارجی به تایلند در 1356. وشرکت دردوره آموزشی یونسکو مربوط به آموزش ابتدائی در سططح روستاها بود. مقایسه برنامه‌ها وکتابهای دوره ابتدائی ما با بسیاری ازکشورهای آسیائی نشان داد که ایران نسبت به آن‌ها پیشروتر است. به‌ویژه آنکه در ایران آموزش علوم از کلاس اول با کتاب مستقل در برنامه رسمی قرار داده شده است. شرح هر یک ازمسافرتهای داخلی و خارجی را نوشته‌ام که خود کتاب مستقلی شده است.

 

 

 

نظرات (0)

پیامی جهت نمایش وجود ندارد.

دیدگاه خود را بیان کنید

ارسال نظر به عنوان مهمان. ثبت نام یا ورود به حساب شما
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
Top