آزمایشگاه های علوم و ابر منطق ها

آموزش دماسنجی
آزمایش کردن نوعی منطق آموختن است.

  
  محتوای آموزش مدرن ابر منطق هاست.
 
ابر منطق ها دستوراتی هستند که در پشت قوانین متداول علوم حضور دارند و جز با آزمایش و تجربه کردن نمی توان آنها را آموخت و تست و نکته و از این قبیل رمز و رموز در آن برقرار نیست. ابر منطق ها ساختاری همپوشاننده دارند. مثلا چند متغیر خارج از تعریف متداول ما هستند که ناگهان ظاهر می شوند یا از قبل بر روی سیستم تحت فرمان ما به صورت در هم تنیده حضور دارند.
 
در نگاه اول مشاهده نمی توان ابرمنطق ها را شناخت. مثلا در نانوایی منتظر رسیدن نوبت خودتان هستید که ناگهان فردی فرا می رسد و مدعی می شود که جلوتر از شماست و دهها نشانی می دهد که شما بعد از او هستید. با استدلالی که فقط خودش به منطقی بودن آن آگاه است سعی می کند شما را مجاب کند که نوبت شما بعد از اوست. در این هنگام شما حق را به او ممکن است ندهید و حتی با او برخورد کنید و نپذیرید. حالا فرض کنید که همین شرایط برای خود شما در یک نانوایی دیگری رخ می دهد و دوباره با دهها استدلالی که می آورید و فقط خودتان آن را دیده اید سعی می کنید فرد دیگری را قانع کنید که حق با شماست و اکنون نوبت شماست! 
 

علم نوین از بستر تجربه و مشاهده گذر کرده است. اکنون بحث اجماع علمی و ابر منطق شهود جمعی بر علم حکمفرماست. این یک ابرمنطق نوین در آزمایش های فیزیک و علم است. در شیمی و زیست نیز به همین شکل ابرمنطق علم به صورت توافق دانشمندان حضور دارد. چه دلیلی داریم که یک متر صد سانتی متر است؟
ممکن است که در یک لحظه ای پدیده ای در آزمایشگاه رخ دهد که سابقه ی قبلی نداشته باشد و یا مورد توافق مجموعه ای از دانش ما نباشد. این امر می تواند مشقی برای زندگی باشد که چگونه با مفاهیم نامعلوم و ناشناخته باید رودررو شد. آیا برخورد فیزیکی و گلاویز شدن جواب مساله خواهد بود؟ کلیسا با گالیله همین کار را کرد ولی صورت مساله ی حرکت کره ی زمین همچنان باقی ماند. کشفیات بعدی ، درست بودن دیدگاه گالیله را پذیرفت. چه کلیسا تسلیم شده باشد ، چه نشده باشد ، هم اکنون آموزش نجوم و فیزیک حرکت زمین با دیدگاه گالیله ای صورت می گیرد و این همان ابر منطق توافق یا اجماع علمی است که در طی چند قرن اخیر در علم صورت گرفته است.
جهان واقعی مجموعه ای از بس وردش ها (متغیرها) ست و لزوما در نگاه اول همه چیز معلوم نیست و اصلا مشخص نمی شود که باید به کدام متغیر یا وردش توجه کرد. خیلی مواقع فکر می کنیم جواب را می دانیم ولی حقیقت این است که این قضاوت ماست و حتی صورت سوال و مساله را هم نمی خوانیم و اصلا مساله را نمی دانیم.
 برنامه ریزی برای تجهیز آزمایشگاهها ، بهینه سازی ادراک ابزاری دانش آموزان ، توانمندسازی در حوزه ی گزارش نویسی ، مهارت ابزارخوانی ، مشاهده ی عملکرد عدد نویسی ، ساخت و تولید ، ابداع و نوآوری و دهها مفهوم مهم در بستر آزمایشگاه رخ می دهند و از نگارش صرف تست های آزمونی ، محصول چندانی بدست نمی آید. عملیات تست های آزمونی در نقطه ی مقابل فعالیت های آزمایشگاهی نشسته است و با هدف حذف بخش های عملیاتی پرزحمت ، کوتاهترین مسیرها را که معرفت بشری قبلا باید بداند ، را می آزمایند. بخش شهودی و عملیات ادراک تجسمی و معرفت شناسی انسانها به ویژه در مردان با دیدن و مشاهده کردن تایید می شود. امروزه تمام رسانه های آموزشی جهان بر روش های غیر مستقیم آموزش و از طریق دیدن و شنیدن و مشاهده کردن تاکید دارند. هوش قضاوت کردن یا نکردن ، هوش تصمیم گرفتن یا نگرفتن ، هوش تغییر دادن یا ندادن ، هوش کم و زیاد کردن یک چیز ، هوش بهم وصل کردن ، هوش مونتاژ و ماژول سازی و دهها مورد هوش صنعتی که مربوط به انسان هزاره ی نوین است ، بخش های فروخفته ی آموزش متداول ما هستند.
 
دانش آموزان در بستر آزمایشگاه با ابرمنطق های متغیر در آزمایشگاه تمرین مشق زندگی می کنند و ناتوانی دانایی کنونی را در مقابل ابرمنطق های آزمایشگاهی می آزمایند. راه خروج از ابرمنطق ها ، تنزل دادن آنها به تجربه هایی است که قبلا صحت و درستی نسبی آنها را می دانیم و می پذیریم. مثلا در صف نانوایی از افرادی که جلوتر از ما بودند ، درستی ادعای فرد مدعی را می پرسیم و مانند آن. آیا این ابزار همیشه کفایت می کند؟
 
آموزش علوم   از طریق آزمایشگاه های علوم شامل فیزیک ، شیمی و زیست ، به تدریج در حال تغییر حرکت به سمت گفتگوی علمی  و شناخت ابرمنطق هاست.

 

 

خواندن 2515 دفعه

نظرات (0)

پیامی جهت نمایش وجود ندارد.

دیدگاه خود را بیان کنید

ارسال نظر به عنوان مهمان. ثبت نام یا ورود به حساب شما
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
Top