یکبار برای همیشه تکلیف خود را با مدرنیته و بنیادگرایی مشخص کنیم

photo 2018 01 07 00 47 49

این عکس سومین المپیاد جهانی نجوم ایران است که من در آن کارگاه ساخت دستگاه نورسنج برگزار کردم...گرچه حق الزحمه این کارگاه را هم هیچ وقت به من ندادند...این دانش آموزان هم از کشورهای مختلف جهان مثل چین وبرزیل...آمده بودند .در اين دوره از المپياد جهاني نجوم كه تا چهارم آبان سال 2009 (25 مهر تا 4 ابان 1388)در تهران1388 ادامه داشت، تيم‌هاي دانش‌آموزي از كشورهاي «بلاروس»، «اندونزي»، «لهستان»، «بنگلادش»، «يونان»، «برزيل»، «ليتواني»، «تايلند»، «سريلانكا»، «كره جنوبي»، «هند»، «كامبوج»، «اسلواكي»، «بوليوي»، «صربستان»، «روماني»، «قزاقستان»، «چين»، «اكراين» و «ايران» شركت داشتند.من همه نیازمندی هایم را طبق یک پروتکلی مشخص کرده بودم...سعی می کردم با زبان انگلیسی بگویم مدار را چگونه لحیم کاری کنند و بسازند....البته به دلیل نبودن بلندگو و میکروفون در فضای باز ناموفق بودم....آنقدر داد زدم که گلویم گرفت....لذا مترجمین وارد ماجرا شدند و مانند دوران قدیمی که معلم ها دیکته می گفتند بدون بلندگو جملات من را به انگلیسی برای بقیه دانش آموزان ترجمه و تکرار می کردند تا آنها گام به گام مراحل ساخت دستگاه را انجام دهند...

 

images 1

 

صبح که به محل پارک جمشیدیه رفتیم هیچ میزی چیده نشده بود....مسئولین امر خبر نداشتند....با کسی هماهنگ نکرده بودند...و اگر تلاش دوست گرانقدرم استاد رستگارنسب نبود معلوم نبود که اصلا می توانستیم پذیرای این 110 نفر باشیم یا نه....خلاصه کنم...بعد از پیگیری های ایشان و دستور اکید مقامات بالا در مدتی کمتر از 1 ساعت میزها چیده شد و به همه میزها در پارک جمشیدیه تهران برق دادند و من برای همه این دانش آموزان هویه و لحیم و برد و جعبه و قطعات چیدم...کارگاه با اینکه کلا برای 2 ساعت برنامه ریزی شده بود 3 ساعت طول کشید و آنها مشتاقانه دنبال می کردند تا دستگاه ساخته شود....یکی از آنها سریع دستگاه را ساخت....چینی ها مدام نیشخند میزدند زیرا تمام قطعات لیبل ساخت چین (1)  داشت!!!!....دانش آموزان ایرانی چند بار دستشان را سوزاندند....دختر مکزیکی یک باکس و مدار جداگانه درخواست کرد تا یادگاری به کشورش ببرد و ....

 

aaa
خب تا اینجاکه برنامه ریزی و اجرا خیلی خوب بود....
اما بیاییم کمی به این جماعت نگاه کنیم...آنها مقید شده بودند تحت قوانین ایرانی رفتار کنند...بنابراین سبک پوشاک کشور خودشان را نداشتند...اما اگر از قالب مدرنیته به داستان نگاه کنیم من در حال آموزش یک مفهوم علم مدرن با ابزارها و تجهیزات الکترونیکی مثل میکروکنترلر بودم....بنابراین به جبران سنت گرایی پوشش آنها ، من یک ابزار از دنیای مدرنیته هم به آنها آموختم....آیا ما تکلیف خودمان را امروزه با سنتها ومدرنیته در جهان مشخص کرده ایم؟....آیا دنبال مدرنیته هستیم یا سنت ها و یا هردو....آیا تجربه کشورهایی که به دنبال هر دو بوده اند موفق است؟...یک لحظه تصور کنید که این جماعت را بخواهیم با فرهنگ و ایدئولوژی ایرانی صبح از خواب بیدار کنیم...نمازصبح...صدای بلندگو....پخش اذان و نمازهای مختلف روزانه...پخش دعای کمیل...پخش صدای رادیو و تلویزیون فارسی....پخش مراسم روز 13 آبان دانش آموزان مدارس ایران در تلویزیون خوابگاه وانواع مفاهیم دیگر  ........بنظر شما آیا هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی کشور ما را دانش آموزان کشورهای دیگر می پذیرند...آیا آنها به این هنجارها اعتقاد و باور دارند...آیا دانش آموزان خودمان در دوران اخیر (1401مهر ماه ) این هنجارها را قبول دارند؟...چه تحولاتی در مدرنیته و سنت ها در طول این چند سال رخ داده است؟.فلسفه علم و جامعه شناسی  همواره در تلاش هستند تا با ایجاد پرسش هایی چالش انگیز نگاهی تحلیلی به مدرنیته و سنت ها داشته باشند...

1.(Made in China)

Top