آموزش فیزیک

چرا باید مردم ایران آموزش فیزیک  داشته باشند؟

برنامه آموزش فیزیک ایران چه مبتنی بر کنکور باشد یا آزمایشگاه به عنوان یک فعالیت آموزش فیزیک تلقی می شود. اهداف پر قدرت تری لازم است تعریف شود تا بتوان آموزش فیزیک در ایران را براساس یک مکانیزم راهبردی تعریف کرد. به عنوان مثال پاسخ به سوالات آموزش فیزیک زیر بسیار مهم و ارزشمند هستند

هدف از آموزش فیزیک چیست؟

چگونه می خواهیم به اهداف آموزش فیزیک در ایران برسیم؟

جامعه ایرانی چه ارزش و جایگاهی را برای آموزش فیزیک تعریف کرده است؟

تا همین 40 سال قبل از این (1397) اگر کسی جزوه ی خوبی از فیزیک نوشته بود احترامش سرجایش بود و آموزش فیزیک یعنی جزوه فلان استاد! از آن دوران جزوه نویسی هم اکنون به سطحی از آموزش فیزیک ارتقاء یافته ایم که فقط جزوه نمیتواند ملاک آموزش فیزیک یک استاد باشد. گو اینکه اصرار بر این است که اصولا جزوه ای هم نباشد و بر اساس کتاب درسی تدریس شود

gorbeh behnoosh tabatabaei 2

کتاب درسی را عده ای از مولفان زیر نظر دفتر تالیف کتب درسی وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در جهت یکسوسازی آموزش فیزیک ایران می نویسند. قطعا آنها نیز اهداف بلند و متعالی علمی و اجتماعی را در نظر می گیرند و همین مساله شگفتی آموزش فیزیک در ایران است.
، چرا که با رعایت این همه الزامات قانونی و اداری آموزش و پرورش ایران ، باز هم سنگ بنای آموزش فیزیک ما در ایران در مقایسه با آنچه که باید باشد کم دارد و این ضعف های آموزش فیزیک ایران را می توانیم ناشی از چیزهای دیگری بدانیم جریان اقتصادی آموزش فیزیک در کنکور خود مانعی بر سر راه آموزش فیزیک است..

اما مگر چند نفر می خواهند وارد دانشگاه شوند؟ بسیاری از دانش آموختگان تمایلی برای جذب در بازار داخلی پیدا نمی کنند و باز باید اموزش فیزیک را در مدارک ارشد و دکتری ادامه دهند. اما بیاییم فارغ از این همه مدرک گرایی نیم نگاهی به چسب هایی که باید سنگ بنای آموزش فیزیک ایران باشد بیافکنیم.
گویا اولین بار شخصی فیلسوف علم به نام وبر واژه ساینتیست را برای کسانی که کار علمی می کنند به کار برده است.بنابراین مفهوم سازی به عنوان پایین ترین سطح در آموزش فیزیک مطرح است

هزاران اصطلاح علمی در آموزش فیزیک می توان طراحی و تولید کرد. طبعا اگر واژه متناسب با مفهوم نباشد ، دچار نارسایی می شود. مثلا همان کلمه ساینتیست اشاره به کسی دارد که دهها کار می کند تا در نهایت کار او علمی طلقی شود. مثلا به پدیده ها توجه می کند، مشاهدات را دنبال می کند، فکت ها را در نظر می گیرد و براساس نظریه های موجود و فرضیه های ذهنی خود دلایل رخ دادن پدیده را تبیین می کند.
مثلا چرا رنگ برگ درختان در بهار سبز و در پاییز قرمز و زرد و نارنجی است؟ چرا لامپ می سوزد؟ کهکشان چند گرم جرم دارد و به کدام جهت می چرخد؟اینها همگی مجموعه ای از رفتارهای یک ساینتیست هستند.
بعد این کارها ، فعالیت خود را انتشار می دهد و بقیه هم می خوانند و نظر می دهند. در حیطه آموزش فیزیک رفتار یادگیری آموزش فیزیک صورت مساله ساینتیست است

یادگیرندگان چه مفاهیمی را از خود بروز می دهند ، چگونه یاد می گیرند و چه فعالیت هایی را برای بهبود آموزش فیزیک آنها می توان تعریف کرد؟ مثلا در هنگام آموزش مفهوم میدان الکتریکی در آموزش فیزیک ، چیزی غیر از رفتار میدان گرمایی قابل تعریف است

Left Right Switchcurrent constant anemometer

 

s1

 

این که یادگیرنده چگونه بتواند تفاوت میدان الکتریکی و گرمایی را از یکدیگر بشناسد موضوع آموزش فیزیک است. در آموزش فیزیک مانند یک ساینتیست باید مشاهدات را بررسی کنیم و به آنها علاقمند باشیم.
آیا آموزش کنکوری باعث رشد آموزش فیزیک در کشور می شود؟ آیا آموزش فیزیک به صورت آزمایشگاهی مطلوب است؟ صرفه نظر از نظریه های فراوانی که همواره در جهت تایید آماری اندازه گیری های آماری وجود دارد ، باید منطقی بودن این دیدگاه ها نیز نسبت به نظام کلی اجتماع ایرانی ها در آموزش فیزیک تعریف شود.
مثلا معرفت چیزی است که از دیگران یاد می گیریم و دانش نوعی محصول ساینتیستی است و باورها نوعی اعتقاد شخصی در افراد هستند. قانون دوم نیوتن طبق یک فرایند به وجود آمده است و می توان آن را نتیبجه کار یک ساینتیست دانست.
قانون اهم و سایر قوانین هم در فیزیک اینگونه اند. اما باور به این که همه جای جهان قانون دوم نیوتن صدق می کند یک باور شخصی است. شرایط رخ دادن قوانین باید بررسی و تعریف شود

در آموزش فیزیک نیز علت رخ دادن یادگیری ها باید بررسی و در قالب قانونی های اجتماعی تعریف و تبیین شود. مثلا وقتی یک معلم در داخل مبحث الکتریسته از گرما صحبت بکند قابل درک است. اما اگر در داخل مبحث صوت از گرما صحبت شود ، چون کمتر کسی ذوب شدن برف ها بر اثر دادن زدن را دیده است درکش دشوار است. سیستم آموزش فیزیک هر کشوری به نگاه اجتماعی مردم همان سرزمین معطوف است. کسی که یک نظریه در آ؛موزش فیزیک خلق می کند با کسی که یک اندازه گیری را کشف می کند متفاوت است
هر دوی اینها با کسی که با مفاهیم بازی کرده و در نهایت یک رابطه را بدست می آورد تفاوت دارند. بیشتر یافته های آموزش فیزیک کنکور در ایران از جنس کشف رابطه است و افراد یادگیرنده نمی توانند تبیین کافی و استنباط مشخصی را ارایه دهند که پدیده را توجیه کند!
مثلا افراد یادگیرنده نمی توانند متوجه شوند که در آموزش فیزیک بهتر است مکانیک را بیاموزند یا گرما را ؟ در صورتی که غالبا تاکید بر مکانیک به دلیل مفصل بودن مفاهیم حرکت ، زیرساخت های کافی برای یادگیری آموزش فیزیک را فراهم می کند.

images 4

در جامعه ای دیگر ممکن است آموزش فیزیک با گرما ، منجر به شناخت پدیده های مکانیکی شود زیرا غالب پدیده های گرمایی در آن اجتماع تولید حرکت می کنند.واژه های آموزش فیزیک در نگاه جامعه ایرانی معنای دیگری دارد که معمولا خوب جا نمی افتد.
مثلا یادگیرندگان واژه های کار ، انرژی ، توان ، سرعت و مانند اینها به ویژه وزن را با معنای محاوره ای یکسان می گیرند و تلاشی هم برای تفکیک معنایی ندارند. کمبود واژگان تخصصی در زبان و ادبیات فارسی را بزرگان آموزش فیزیک ایران سعی کرده اند از بستر مفاهیم ملی استخراج کنند.
مثلا ما در برابر واژه جرم و نیرو خیلی دیرتر می توانیم درک یادگیرندگان را فعال کنیم تا واژه لامپ و باتری! در آموزش فیزیک بر روی کلمات لامپ و باتری چندان بحرانی وجود ندارد ولی تعریف نیروی عمود بر سطح و نیروی وزن معمولا به دشواری می انجامد

حالا تصور کنید که ما در آموزش فیزیک باید برای تمامی این واژگان ها معادل سازی یا مفهوم سازی کنیم تا تعریف خوش دست و یکسانی برای همه ایرانی ها رخ دهد.
به دلیل نکردن این کار معمولا این مطلب خوب جا نمی افتد و آموزش فیزیک با بحران جدیدی به نام کج فهمی های آموزش فیزیک مواجه می شود.معنی کج فهمی ها این است که افراد نتوانسته اند با دیدگاه درست مفهوم را بفهمند و در برابر تشخیص موضوع در ذهن خودشان با دیدگاه یکسان آموزش فیزیک ایراد و اشکال دارند. کج فهمی های آموزش فیزیک در ایران و جهان بسیار متداول است

در کشور ما کج فهمی های مربوط به مفاهیم کوانتم بسیار زیاد است چون مطالب این سرفصل مال جامعه ما نیست و مشترک اندیشه های اجتماعی ما نبوده است. مفاهیم گرانش به دلیل کم بودن مصادیق اجتماعی اش وضع بهتری نسبت به کوانتم ندارند ولی آموزش فیزیک مفاهیم گرانشی در دسترس تر هستند.
درک مفاهیم پتانسیل گرانش در بیشتر کلاس های درس راحت نیست. این که وقتی سطلی را روی زمین با سرعت ثابت جلو می بریم کار گرانشی صفر است ، راحت تشخیص داده نمی شود. در مجموع می توان گفت که آموزش فیزیک تنها به علم نمی پردازد بلکه فلسفه علم ، جامعه شناسی و روانشناسی یادگیری را مد نظر قرار می دهد.
در آموزش فیزیک ایران ما باید همچنان بر علم بودن آموزش فیزیک اصرار کنیم زیرا خیلی از ارکان تصمیم گیری آموزش فیزیک در ایران بر علمی بودن کار آموزش فیزیک و اهمیت آن شک دارند.
امروزه در جهان آموزش فیزیک ، رفته رفته جای خود را به آموزش علم داده است و کل علم به عنوان یک پدیده یادگیری برای ساینتیست ها مطرح است. آمریکا ، هند ، ژاپن ، فرانسه ، انگلیس ، آلمان ، چین و روسیه در بخش آموزش علم بسیار کارو تلاش کرده اند و پیشرفت این کشورها را با آموزش فیزیک آنها می توان مرتبط دانست

khiaaarrr www.ehowtodo.ir

نظرات (0)

پیامی جهت نمایش وجود ندارد.

دیدگاه خود را بیان کنید

ارسال نظر به عنوان مهمان. ثبت نام یا ورود به حساب شما
پیوست ها (0 / 3)
Share Your Location
عبارت تصویر زیر را بازنویسی کنید. واضح نیست؟
Top