با آزمایش بیش ازدهها ماده ی فلزی ، سرانجام نوعی فلز مغناطیسی با فلز  آهن بیشترین میزان پاشش ذرات باردار را از خود نشان داد.
 از گستردگی این جرقه ها کاملا مشخص است که ما در هنگام انفجار بار الکتریکی یک فضای آکنده از ذرات جهنده داریم که سرشار یون های داغ هستند. گزارش مفصل این آزمایش و ابزار به کار رفته را انشاالله در مقاله ی کنفرانس آموزش فیزیک مشهد 1395 به سمع و نظر دوستان می رسانم.                            

گره زدن زندگی به دستورالعمل ابرمنطق ها و انتظار دخالت آنها در جایی که باید دخالت کنند و نمی کنند و یا ممانعت از عدم دخالت آنها در جایی که نباید دخالت کنند و می کنند ، نوعی ماتریس پیچیده از رفتارهای ذرات عالم را به ما نشان می دهد.این ماتریس به تعداد ذرات و انبوهه ی آنها بستگی دارد.بسیاری از مواقع از رفتار و خاصیت ناچیز ذره ای آنقدر خاطر جمع می شویم که آن را نزدیک به صفر می دانیم. مصادیق ناچیز بار الکتریکی و جرم الکترون و بیشتر ذرات اتمی چنین حالتی دارند.ولی در حجم انبوهه و انباشته ی همین ذرات ، خاصیت نوینی از ابرمنطق ها حکمفرمایی می کند که قانون کولن ، تخلیه ی الکتریکی و تشعشع الکترومغناطیسی نمونه هایی مستقیم از انبوهه ی ذراتی هستند که با رفتاری ابرمنطقی کار می کنند.

در علم فیزیک ، ما به طور آماری توزیعی از این رفتار ابرمنطقی را آنسامبل بندی کرده و مطالعه می کنیم. این مطالعه ی ما ، باز هم رفتار طبیعی و ذاتی نیست ولی تا حد زیادی در کنترل متغیرهای پیش بینی شده توسط ماست. اما تضمینی ندارد که همه ی متغیرهای ما در این محاسبات مشخص باشند .به همین دلیل باز هنوز متغیرهای جدیدی از نحوه ی چیدمان ما ، ایجاد می شوند که تعریف نشده اند و برای مطالعه ی بعدی قابل توصیف هستند.مثال واضح آن ، پیچیدن یک رشته سیم به دور یک مداد است تا با کمک آن یک سیم پیچ بسازیم. با هر قطر و ضخامتی که این سیم پیچ را بسازیم ، یک ابرمنطق مربوطه به این نوع پیچیدن وجود دارد که اجازه نمی دهد ، دفعه ی دیگر ، دقیقا همین مقادیر ایجاد شود. این موضوع در ساختن هر چیزی از یک میکروپروسسور تا مدیریت آب و فاضلاب شهری حضور دارد.هر روز نیاز جدیدی به سیستم تحمیل می شود و ما با راه حل های قبلی ، به حل سیستم و مساله ی نوین اقدام می کنیم و در این میان ، ابرمنطق چیدمان هم مشغول کار خودش خواهد شد.

ابرمنطق ها و نقش آنها در دنیای اطراف ما ابرمنطق ها نوعی دستورالعمل های پنهان و بالاتری نسبت به دستورات عِلّی و منطقی متداول هستند که خود را در نگاه نخست مشاهده نشان نمی دهند و به تدریج به صورت متغیرهای مداخله گر نسبت به کاری که انجام می دهیم دچار بازدارندگی یا واداشته گی می نمایند.
زندگی روزمره ی ما سراسر لبریز از انواع ابرمنطق هاست. مثلا در صف نانوایی ایستاده اید تا نوبت شما برسد ، نان تمام می شود یا فردی دیگر جلوتر از شما وارد نانوایی می شود و همه ی نان ها جمع می کند و معطل می شوید و دست خالی به منزل برمی گردید.
در آزمایشگاه هر چقدر اشیاء را باردار می کنید باردار نمی شوند یا زیادی باردار می شوند و خیلی تعجب می کنید.
آمپرسنج و ولت سنج سالم را از درون جعبه در می آورید و به مدار می بندید ولی کار نمی کند یا خیلی عالی تر از همیشه کار می کند و حتی اعداد مشکوک و اعجاب آوری را نشان می دهد.
خیابان های شهر را طرح ترافیک و زوج و فرد می کنید تعداد ماشین ها کم شود ، نه تنها کم نمی شود بلکه دو یا سه برابر می شود.
هوا آفتابی است و ظاهرا باید روز خوبی برای قدم زدن باشد ولی بسیار کثیف و سمی است و ترجیح می دهید یک هوای بادی و بارانی این آلودگی را با خود ببرد و از خانه خارج نمی شوید.
پنج دقیقه زودتر درمیایید نیم ساعت زودتر می رسید ولی پنج دقیقه دیرتر در میایید نیم ساعت دیر تر می رسید.
ابرمنطق ها با منطق پنهان و بالاتری در زندگی و آزمایش ها و تجربه های ما وارد می شوند. ابرمنطق ها منطق قوی تری نسبت به منطق مشاهده های نخست دارند.
ابر منطق ها می توانند جلسه ی خواستگاری را بهم بزنند و همان شب جلسه ی دیگری را پیشنهاد دهند.
ابرمنطق ها دلیل بودن معلم ها در شغلی هستند که همیشه از دشواری ها و عدم درک آن توسط دیگران ، گلایه دارند.
امروزه بیشتر مردم جهان می دانند که جسم بزرگی مثل خورشید می تواند با عث چرخیدن و حرکت کره ی زمین به دور آن شود. اما یک منطق بالاتر به نام قانون سوم نیوتن از نگاه جرم کاهیده و مرکز جرم به ما می گوید که جسم کوچکتر نیز می تواند باعث چرخش جسم بزرگتر به دور جسم کوچکتر شود. این کار در بازه های زمانی طولانی تر و مقادیر کم مشاهده تر و نامحسوس تر رخ می دهد.
ابرمنطق ها باعث می شوند که بسیاری از زحمات ما برباد برود و یا بدون آنکه زحمتی بکشیم سود فراوانی بدست آوریم. مثلا شما با دانستن اینکه فردا سکه گران می شود مقادیری سکه و طلا می خرید ولی ناگهان به دلایل مبهمی ارزان تر از قیمت خرید عرضه می شود و به شما احساس ضرر و کودنی در اقتصاد دست می دهد. از سوی دیگر بدون آنکه زحمتی بکشید ، مامور شهرداری نامه ای به شما می دهد که منزل شما در طرح است و به بالاترین قیمت توسط شهرداری خریداری می شود و هرچه زودتر برای تشکیل پرونده با آنجا بروید.
 در ایام عزاداری های سنتی ما ایرانیان یا جشن ها  ، بدون آنکه دلیلی داشته باشد ، زنگ منزل تان به صدا در می آید و یک فردی که ظاهرا از همسایگان شماست نذری خوشمزه ای برای شما می آورید و به شما پیشنهاد می دهد دوتا بردارید. روز دیگری در همان مجلس حاضرید و از صبح تا عصر رفته اید تا نذری بخورید ، به شما نمی رسد و حتی ته دیگ غذا هم نصیبتان نمی شود تا سبیل شما حداقل کمی چرب شود و به بی عرضگی متهم نشوید!!
ابرمنطق ها متغیرهای مداخله گری هستند که در همه وقت و همه جا خاموش نیستند و لزوماً همیشه منطقی به نظر نمی آیند. مثلا برای آنکه جرقه ی واندوگراف بلندتر شود بهتر است واندوگراف را در حالتی که کار می کند با اسکاچ و ریکا بشویید و بعد لاستیک آن را پشت و رو کنید. به نظر شما جرقه ی الکتریسیته چه ارتباطی با آب و نظافت تسمه دارد؟
در هر جامعه ای عده ای با شناسایی و تشخیص ابرمنطق ها ، سهمی از معنویت را نیز به آن تخصیص می دهند و برای عامه ی مردم همین ابرمنطق ها رفتاری معجزه گونه پیدا می کنند. ادیان و باورها بسترگاه خوبی برای پذیرش ابرمنطق ها و حتی راهی قدیمی برای تحمیق و استثمار توده ها نیز هست. اما جوهره ی خداشناسی به عنوان یک ابرمنطق ، مستقل از خرافاتی که برای پیرایش آن در نظر بگیریم یا نگیریم ، فراموش نشدنی است. آنهایی که به خداوند و آفرینش او اعتقادی هم ندارند ، معتقد هستند که موجودی مرموزانه برنامه های زندگی آنها را گاه بهم می ریزد و گاه بهتر از همیشه تنظیم می کند. به همین دلیل مذهبی ها تلاش زیادی می کنند تا با تسلط بر منطق های علمی و علی ، آنها را نیز در کنار ابر منطق های خود داشته باشند تا اگر زمانی به ابرمنطق آنها ایراد گرفته شد ، ملازمت منطق علمی را با خویش به رخ منتقدین بکشند که بله علم روز هم این موضوع را تایید کرده است!!!
از سوی دیگر ، برخی ساینتیست ها نیز سعی می کنند از زبان ابرمنطق ها ی دینی و مذهبی در علم خویش استفاده کنند تا بر قداست و الهی بودن علم خویش صحه بگذارند و از رنج خنثی بودن علم نسبت به دین بکاهند.
واقعیت این است که ابرمنطق ها اگرچه ممکن است از یک موجود با شعور یا یک منطق قوی تری صادر شوند ولی نمی توانند جای چیدمان و نحوه ی چیدمان ما را بگیرند و همین امر است که بسیاری از کشفیات و اختراعات تصادفی را تبیین می کند.
 آزمایش اورستد که منجر به کشف ارتباط میدان مغناطیسی و جریان الکتریکی شد ، کشف ابررسانایی و صدها مورد مشابه در علم نشان می دهند که ابرمنطق ها نوعی چیدمان علت و معلولی با افراز بالا هستند که در نگاه نخست مشاهده ، تشخیص داده نشده اند و به همین دلیل ابرمنطق ها ، از منطق پنهانی حکایت می کنند که در نحوه ی چیدمان ایجاد خواهد شد. مثلا همه ی ما نحوه ی درست کردن و مواد اولیه ی قورمه سبزی را می دانیم. ولی چیدمان خاص یا ابر منطق خاصی وجود دارد که منجر به معرکه شدن طعم آن می شود. به همین سبک ، چیدمانی خاص منجر به انفجار یک موشک یا بالاتر رفتن برد گلوله خواهد شد.این مهارت تشخیص چیدمان را یک مشاور اقتصادی ، یک پزشک متخصص ، یک ساینتیست و یا یک آزمایشگر فیزیک ممکن است داشته باشد و ابرمنطقی را خلق یا کشف کند.