چهارشنبه, 24 خرداد 1396 14:57

راه حل غلط آموزش فیزیک درست است

 Feynman-S49_24B mohamadivand

 

چرا در کشور ما جواب غلط جزیی از راه علم نیست؟؟؟؟

علم نوعی حل مساله توسط افراد مختلف و راه های متفاوت است. وقتی راه علم را از نگاه تاریخی بررسی می کنیم مرتب می بینیم که یک ایده که حتی درست یا غلط است با پیگیری یک نفر به یک جواب تجربی خوب رسیده است. مسیر از راهی جدید باز است و افراد با راه نوین دیگری می توانند پیش بروند. اصلا شکست ها نوعی جواب مساله است. در علم مرحله ی موفق شدن به یافتن جواب درست بی معنی است زیرا جواب درستی همیشه وجود ندارد و همه ی جواب ها تاحدی درست بنظر می رسند. وقتی که من فرمان اتومبیل را می چرخانم همه می گویند دارد رانندگی می کند زیرا آنها از قاب بیرونی به آن نگاه می کنند در حالی که من در درون اتومبیل هستم و فقط گردش دایره ی فرمان و عبور اجسام از اطراف خود را می بینم.

ولی متاسفانه فرهنگ جواب درست دانستن به قدری در میان معلم ها و استادان دانشگاه ریشه دوانده که جواب غلط را زشت می دانیم !!!!! نه جواب درست مایه ی رستگاری است و نه جواب غلط مایه ی شرمساری ! هر جواب درست گذشته ای دارد و هر جواب غلط آینده ای ! بسیاری از جواب های غلط در آینده بیشتر از جواب های درست امروز ارزش دارند. مثلا اکنون سوخت فسیلی در اتومبیل های ما می سوزد. این یک جواب درست است. اما جواب غلطی نیز وجود دارد که می گوید شاید بتوان از فشار هوا انرژی پیش رانش اتومبیل ها را فراهم کرد!!!!!! بیشتر راه حل های کنونی ، در زمان قدیم غلط بودند!!!!!

در کشور ما علم را از قسمت کم زحمت آن ( تنبل وار) دنبال می کنند زیرا ضرورتی ندارد که راه  غیر مطمئن و ریسک پذیری را برویم. کافی است راه رفته را باز برویم تا علمی شویم !  در کشور ما خطای رفتن از راه غلط دقیقا با ارزش موفقیت برابر است یعنی به همان میزان که تشویق خواهی شد تنبیه هم خواهی شد. بنابراین بیشتر اهل علم در ایران از رفتن در راه های غلط سرباز می زنند چون تاوان هزینه های اجتماعی تنبیه آن را ندارند و به این دلیل همگی فعلا تا اطلاع ثانوی بر روی جواب های درست تاکید می کنیم چون قبلا بارها و بارها جواب خود را پس داده اند و ریسک ناچیزی دارند و برای همه قابل قبول است.جواب های حاضر و آماده در علم ایران ، ناشی از تفکر علم کلام در ادبیات گذشته ی ماست. ما همواره دنبال دفاع کردن از باورهایمان هستیم.

علم نوعی توافق اعتباری منطبق بر اجماع بشر است تا با ادراک همگی مردمان جور باشد. اگر گونه ی دیگری امکان پذیر باشد ، غلط نیست زیرا هنوز بر درستی یا اشتباه بودن آن اجماع نکردیم! علم بر روی چیزی قطعیت نمی بخشد.

چهارشنبه, 24 خرداد 1396 14:28

گزاره ها در علم و آموزش فیزیک

 

appleton mohamadivand

 

 

گزاره ی "  شتاب جاذبه ی گرانشی زمین در مناطق سیاه پوست عرب زبان دو برابر مناطق سرخپوست مکزیک است"  ، یک گزاره ی اخباری است که ممکن است درست یا نادرست باشد . این گزاره علمی است زیرا می توان آن را آزمایش کرد و اندازه گیری کرد. اگر قانونی در شرایط کنترل شده در جهان بیرون برقرار باشد شانس آن را دارد که به مرحله ی نظریه سازی برود. نظریه شامل دو یا چند گزاره است که در قالب اصول موضوعه  در هندسه یا ادبیات آنها را می پذیریم و با آنها مساله مان را حل می کنیم. مثلا کشف قانون چاقی نشاسته ای مردان به صورت زیر می تواند باشد :  اثر نشاسته بر چاقی مردان به میزان 40%  موثر است. این قانون یک نظریه نیاز دارد. نظریه بیان می کند که چرا این قانون برقرار است و چگونه می توان با اصول موضوعه به این قانون رسید و از همه مهمتر این که پیش بینی نظریه برای مفاهیم بعدی چیست؟ آیا نظریه می تواند دلیل چاقی زنان بر اثر نشاسته را بگوید؟

تاکید بیش از حد بر روی یک نظریه گاه گمراه کننده است زیرا نظریه توصیفی از وضع نمونه هاست و واقعا نمی تواند رفتار سیستم را مشخص کند. بسیاری از نظریه ها فقط در چارچوب کنترل شده ی فرضیه ها صدق می کنند و برای به کارگیری آنها باز هم نظریه و موارد تکمیلی نیاز داریم. مثلا نظریه ی الکترومغناطیس ماکسول رفتار ذرات باردار را در هنگام اثر فوتو الکتریک ، تونل زنی ، ابررسانایی و مانند اینها تبیین نمی کند ولی با عطف به آن می توان به دنبال نظریه های مکملی گشت که با نظریه ی الکترومغناطیسی ماکسول نیز همخوانی داشته باشد و در عین حال وضعیت پدیده های جدید را نیز تبیین کند. مهارت های گزاره سازی و گزاره شناسی در علم بسیار کلیدی است. یک دانشمند باید بتواند از بین بانک عظیم کلمات علم ، کاملترین مجموعه کلمات را در قالب یک گزاره ی علمی بچیند. توجه به ادبیات رسمی کشورها و ادبیات مرسوم در علم بخشی از این مهارت است. اکیدا توصیه نمی کنیم فیزیک بخوانید! بلکه توصیه می کنیم فیلم ببینید ، سینما بروید ، تئاتر تماشا کنید ، بازی کنید ، ورزش کنید ، تفریح کنید ، بخندید و ادبیات کشورتان را نیز بخوانید. این کارها باعث تقویت و توسعه ی بانک کلمات انسان و یافتن جملات زیبا برای بیان یک مفهوم علمی می شود.

چهارشنبه, 24 خرداد 1396 14:00

آموزش فیزیک و علم فردا

phy20.com053 mohamadivand

 

 

 

ما دنیا را بر اساس ظرف اندیشه مان می بینیم. اگر تاکنون چیزی را ندیده و نشنیده باشیم حتی اگر ببینیم نخواهیم شناخت. مثلا به مردم خیابان نگاه کنید. آیا می توانید تشخیص دهید که کدام یک از آنها دکتر یا بقال است/ کدام چک در جیبش دارد؟ کدام یک جوراب پایش سوراخ است؟ و.... اما کافی است که یکی از آنها را بشناسید و با او دوست شوید و هر چیزی را که خواستید از طریق مشاهده از او بپرسید. این کار را علم ساینس می نامیم. علم ساینس از زمانی شروع می شود که شما مراحل مختلف کشف یا ساختن یک حقیقت را در جهان بیرون پیگیری می کنید.  هیچ گاه الکترون یا سیاره ی مشتری به شما نمی گوید آهای من اینجا هستم! شما باید براساس برخی قوانین ذهنی و اصول علمی پیشین به سراغ به سراغ آنها بروید.

دانشمندان با ذهن خالی نه چیزی را می بینند و نه چیزی را می فهمند. آنها برای شروع کار خود نیاز به فرضیه دارند. البته ابتدا باید چیزی را ببینند یا توجه شان را جلب کند. بنابراین مشاهده حرف نخست را در ایجاد علم به خود اختصاص می دهد. ما معمولا دو نوع مشاهده می کنیم. مشاهده با ذهن خالی و مشاهده با ذهن فعال. در ذهن خالی چیزی به ذهن ما خطور نمی کند مگر این که بپرسیم و مدام کنجکاوی کنیم. چرا هوا امروز گرم است؟ چرا مگس سبک است؟ سرعت صوت چقدر است؟

اما وقتی ذهن ما کاملا آماده است هر چیزی می تواند سناریوی علم را تغییر دهد. خوشبختانه فقط چیزهایی می توانند سناریوی علم را تغییر دهند که در آن مهم باشند بنابراین با خیال راحت باید عوامل متغیر در علم را شناسایی کنیم. از بین میلیون ها عامل فقط چندتایی مستقیم دخالت دارند و کم کم قانون علمی ما را شکل می دهند. ممکن است عواملی نیز بعدا اضافه شوند ولی فعلا عوامل شناسایی شده تا کنون مهم هستند. عوامل باید قابل اندازه گیری و آزمایش باشند. دین ، مذهب ، نژاد ، زبان ، فرهنگ و مختصات دستگاه اندازه گیری نباید در رخ دادن قانون علمی دخالت داشته باشد والا سوگیری خواهد داشت. بنابراین مجموعه ای از دانایی ما از دوران کودکی تاکنون تعیین تکلیف کننده ی تجربه های بعدی ماست. یادگیری متنوع تعیین کننده ی یادگیری چند جانبه است. ولی وقتی به درون هر بخش علم برویم متوجه می شویم که سوار کردن این همه آجرهای علم بر روی یکدیگر دیگر ضرورتی ندارد و گذاشتن یک بلوک یا دیواره ی اطلاعاتی کفایت می کند به همین دلیل است که سیستم های تلفن همراه و رایانه ها و تب لت ها برای کودکان زودفهم و کاربردگرا هستند چرا که کودکان نیازی به دانایی آجرهای معرفت بشری ندارند و با کشیدن انگشت بر روی یک صفحه ، منویی از بلوک های اطلاعاتی را می بینند. در دنیای واقعی این آجرها و بلوک ها در مقابل ما پهن هستند. علم راهی برای تفسیر این اطلاعات است. شاید تا چند سال آینده دیگر چیزی به نام علم فیزیک و شیمی و زیست در قالب فعلی نداشته باشیم و مهارت های یادگیری علم خود تعیین کننده ی جهت گیری ما در علم شوند. کافی است کار با قطب نما را بدانید و یک نقشه ی جامع از بلوک ها و ساختمان ها و شهر علم داشته باشید. با آن قطب نما به سوی علم دلخواه خواهید رفت.

سه شنبه, 16 آذر 1395 22:30

فیزیک چسبانی یا آموزش فیزیک

 

azmaeashphy20 mohamadivand

 

انتخاب اعضای دفتر تالیف گروه فیزیک باید انتخاباتی و از طریق اتحادیه ی معلمان فیزیک کشور باشد. کسانی که سالها برای ما نوشته اند و نمی توانند تدریس کنند نباید بنویسند. آموزش فیزیک را به آشوب خواهند کشید. پیشنهاد می کنم از طریق انتخابات سراسری انجمن ها و اتحادیه معلمان فیزیک اعضای دفتر تالیف (کمیته فیزیک) انتخاب شوند. مدت فعالیت آنها سالانه در کنفرانس آموزش فیزیک گزارش شود و در نهایت آن چیزی را بنویسند که ما بتوانیم تدریس کنیم و خودشان هم تدریس می کنند. من پیشنهاد می کنم نویسندگان کتب فیزیک دبیرستان از این به بعد با رای مستقیم دبیران فیزیک به مدت دو یا سه سال انتخاب شوند. بس است از بس حلقوم مان را در تمنای فهم دانش آموزان به فریاد رسانیدیم و تکرار کردیم.

من با تمام دوستان دفتر تالیف دوست هستم ولی قرار نیست با طناب دفتر تالیف ته چاه برویم. ما باید اتحادیه را تحریک کنیم تا این فرایند را به دفتر تالیف بقبولاند. یک راه آن برگزاری رفراندم ملی از طریق سایت اتحادیه معلمان فیزیک ایران است. قطعا دفتر تالیف مخالفت می کند ولی ما هم وزنه ی اتحادیه را داریم که 31 برابر قوی تر از یک دفتر تالیف است.

اتحادیه دست پیرمردان افتاده است و آنها دلیلی برای تغییردادن آن ندارند. جوانها هم تندرو هستند. باید ترکیبی عمل کنیم. در قالب یک بیانیه از اتحادیه بخواهیم رفراندوم ملی در سایت خود برگزار کند و افرادی که موافقند رای بدهند. ما نه تنها امسال بلکه تا 3 سال بعد این بحرانها را داریم و پیر می شویم. پس کی باید کنار زن و بچه بخوابیم؟ الان شبانه روز داریم می دویم که چی ؟ نویسنده ای دوست داشته ما را معطل متن 2017  فیزیک جهان کند. آقاجان مگه سایر چیزهای ما به سایز 2017 هست که حالا این را هم تغییر بدهیم. الان مشکل جامعه ی ایران جریان خشونت است نه آموزش و پرورش! بحران اقتصاد است و صدها چیز دیگر. ما هنوز با آن فنلاند و انگلیس و فرانسه و آمریکایی که در همه جا بحران درست می کنند و خودشان بحران نمی یابند فاصله داریم. اولویت اول آنها علم و برنامه ریزی و مدیریت است. در کشور ما علم در ده اولویت نخست کشور هم نیست.
راه حل ساده این است که دوستان به انجمن های معلمان فیزیک استان خود رجوع کنند و از شورای اجرایی مکتوب بخواهند تا در شورای اجرایی اتحادیه طرح مساله شود. بقیه کار از آنجا قابل طرح است.

انیشتین گفت دوست ندارم مدرسه رفتن مانع درس خواندنم شود. من می گویم دوست ندارم نماز و قران خواندن (مانند داعش ) مانع به یاد خدا بودن من شود. و همه ی همکاران می گویند دوست نداریم فیزیک گفتن مانع آموزش فیزیک مان شود. والان این اتفاق افتاده است و فیزیک گفتن مانع آموزش فیزیک است. بچه ها از فیزیک لذت نمی برند. زجر می کشند.

ملانصرالدین می رفت جنگ گفت سلاح ندارم. هرکس از راه رسید چیزی به او چسباند و رفت. یکی سپر داد یکی نیزه بلند داد دوبرابر قد ملا. یکی شمشیر بلند پدربزرگش را که سنگین بود داد. یکی هم قابلمه ای که سپر بود آورد. وقتی از جنگ برگشت گفتند چند تا کشتی ؟ گفت : اینا نمی ذاشت دشمن رو ببینم.  این داستان طنز وصف حال کنونی علم و به ویژه فیزیک ایران است. هر کسی چیزی به فیزیک می چسباند تا معلم برود با نادانی جنگ کند. غافل از اینکه اصلا چیزی معلوم نیست.

Top