003 mohamadivand

فلسفه اشتباه کردن !

  • اگر از ترس این که مبادا کار اشتباهی کنید ، کاری را شروع نمی کنید ، بدانید این تفکر هیچ وقت موفق نخواهد بود.
  • اگر از ترس شماتت و متلک های دیگران می ترسید کاری را که دوست دارید شروع کنید ، هرگز موفق نخواهید شد.
  • اگر هنوز فکر می کنید که باید همه چیز کامل و درجه یک و بیست باشد ، هشدار بیماری ام.اس را جدی بگیرید.
  • اگر فکر می کنید که باید منتظر یه موقعیت برای خوشبختی باشید باز هم منتظر بمانید.
  • اگر از کسی خوشتان می آید و هنوز فکر می کنید یک روز او به شما دوست دارم را خواهد گفت منتظر باشید.
  • اگر فکر می کنید شکست خوردن نوعی اهانت به شخصیت شماست هنوز منتظر باشید.
  • اگر فکر می کنید با شکست خوردن شما از بقال و سبزی فروش تا فرزندتان شما را متهم می کنند و مجازات می شوید
  • اگر فکر می کنید هنوز فرصت زیادی دارید
  • اگر فکر می کنید باید راه حل های قطعی و یقینی را بروید
  • اگر فکر می کنید روش های شما بی ارزش هستند
  • اگر فکر می کنید کسی به حرف های شما گوش نخواهد داد
  • اگر فکر می کنید باز هم جوانید
  • اگر فکر می کنید دیگران برقصند و شما فعلا نگاه کنید
  • اگر فکر می کنید که دنیا طبق مفاهیم توی کتاب هاست و هر چی توش نوشتند تو دنیاست
  • اگر فکر می کنید فرزندان نباید اشتباه کنند
  • اگر فکر می کنید بدون اشتباه موفق می شوید
  • اگر فکر می کنید دشواری های شروع کار خارج از توان شماست ولی رنج شروع نکردن را تحمل می کنید
  • اگر فکر می کنید که یا صفر یا صد و بین اینها اصلا قابل قبول نیست.
  • اگر فکر می کنید که روزی همه چیز خوب و عالی خواهد شد و شما دست به سینه وارد چریان خوب می شوید
  • اگر فکر می کنید تحمل انتقاد و نقد شدن را ندارید
  • اگر فکر می کنید نوشتن روش ها و کارهای حتی اشتباه تان یک اشتباه دیگر است
  • اگر فکر می کنید که همه چیز کامل و درسته و بی نقص پیش می رود

در همین خیالات بمانید تا:

  • به بدترین روش ها بر شما نظارت و کنترل و مدیریت شود و حق اعتراض ندارید
  • به کمترین حقوق مادی و معنوی زندگی بگذرانید
  • رویاهایتان را دفن کنید و با خود به گور ببرید
  • مدام حسرت بخورید و انگشت اشاره به سمت دیگران داشته باشید
  • دیگر هرگز نگویید من طرح و نقشه دارم!
  • دیگر اعتراض نکنید و صدای خود را خفه کنید!
  • ............

 

  • اما اگر می خواهید از اشتباهات خود پله ی موفقیتی بسازید :

 

  • - یک ورق بردارید و یک کار اشتباه خود را بررسی کنید و قسمت های مثبت و منفی کارتان را خودتان ارزیابی کنید
  • به خودتان یک نقطه سر خط بدهید و دوباره از صفر شروع کنید.
  • همه چیز در خدمت شما نیست ولی همه ی آن چه که در خدمت تان است را به خدمت بگیرید.
  • برای اشتباهات خود احترام قایل شوید و در تاریخ نمانید. راه برون رفتن از تاریخ و سرگذشت ، نوشتن دوباره ی آرزوهایتان است.
  • بنویسید و دوباره شروع کنید.
  • یادتان باشد شما با دنیای ماده و مفهوم سروکار دارید. لااقل یکی را در اطراف خود تغییر دهید. بنظرتان زور شما به تغییر کدام یک می رسد؟ ماده یا مفهوم؟

 

جمعه, 10 شهریور 1396 23:15

مهارت پرسشگری در آموزش فیزیک

آشنایی با انواع پرسش ها:

آیا می دانید چگونه پرسش کنید؟ عملا دو نوع پرسش در جهان وجود دارد. پرسش های بحران آفرین و زندگی بخش. پرسش ها باعث می شوند که مغز شما به موضوع فکر کند. حالا چگونه نیاز و انتخاب را در قالب پرسش باید بیان کنیم؟ به علت گستردگی مطلب در کنار هر پرسش تبیینی , یک پرسش تحول زا + هم قرار داده ایم تا راحت تر بتوانیم یاد بگیرید که چگونه باید بپرسید. میلیاردها پرسش در جهان وجود دارد. شما می توانید در هر شغلی که هستید پرسش های شغل خودتان را بپرسید.مثلا یک فیلم ساز در شغل خود پرسیده است که من چرا باید به حقوق اجتماعی حساس باشم؟ من چگونه می توانم حقوق اجتماعی را در جامعه ی خود فعال کنم؟ یک معلم فیزیک و یک دانش اموز هم سوالات خود را دارند. من چرا باید در کنفرانس آموزش فیزیک شرکت کنم؟ چگونه باید درس بخوانم؟

نمونه پرسش های بحران آفرین :

 آیا زندگی من ارزش این همه زحمت را داشت ؟ آیا دین ما ارزش این همه فداکاری را دارد ؟ آیا کارهای سیاسی قبل از ما ارزش های مردمی دارند؟کی می توانیم به جای گشت ارشاد گشت کتاب داشته باشیم ؟ آیا حجم باورها و اعتقادات مردم ما زیاد نیست؟من چرا باید درس بخوانم؟ وقتی مهارتی ندارم چرا دیگران باید به من کار بدهند؟آیا ما به باورهای غیر ایرانی نیاز داریم؟ اگر من تمایلی به داشتن دین و معنویات نداشته باشم باید چه کنم؟ چرا اسطوره های ملی ما نقشی در زندگی امروز ما ندارند؟چرا به حیوانات آسیب می رسانیم؟ من چه کم کاری هایی کردم که پولدار نشدم ؟ علت این که سرطان گرفتم چه بود؟خداوند چرا ما را در ایران آفرید؟ پدر و مادر من کی هستند؟ من چرا از خودرویی استفاده می کنم که نقص فنی دارد؟افرادی که به ضرورت مذهبی یا حکومتی حیوانات را ذبح می کنند چگونه باید باشند؟ ما برای جبران آسیب هایی که به طبیعت می زنیم چه کار کرده ایم؟من چگونه می توانم سوخت منزل خود و خودروی خودم را مصرف کنم؟ اگر زلزله در تهران بیاید چه کسانی به من و من به چه کسانی می توانند امداد رسانند؟ آیا زندگی کنونی ما همان لیاقتی است که برای رسیدن به آن این همه دست و پا زدیم و تلاش کردیم ؟ چه کسانی به صنایع ما اجازه می دهند خودروی ضعیف تولید کنند؟

             + نمونه پرسش های زندگی بخش :

             من چگونه توانستم این دشواری ها را در زندگی طی کنم؟ هنرمندان چگونه می توانند باورهای مردم را زنده نگه دارند ؟ من چگونه می توانم به کودکان سرطانی و همراهان آنها کمک کنم؟ آیا برای موفقیت در زندگی امروز می توانم بیشتر تلاش کنم؟ من چه مهارت هایی را پیدا کنم در کارم پیشرفت خواهم کرد؟چگونه خانم ها باید بانوان نامناسب را به مشاغل آبرومند دعوت کنند؟ چه کارهایی باید بکنیم تا رانندگی مردم بهتر شود؟چند بار روزانه باید مسواک بزنیم تا بوی دهان ما دیگران را شاد کند؟ ملاک های شوق انگیز زندگی ایرانی در صد سال آینده چیست؟چگونه در هر خانه می توانیم یک فضای سبز بیافرینیم؟ چرا ایرانیان پیرو آیین مهرورزی بودند؟ بهترین جاهای منزل برای پرورش گل کجاست؟چقدر ورزش روزانه من را به انرژی مناسب می رساند؟ به جای سیگار الکل و مشروبات چه لذت های دیگری در نوشیدنی های ملی ایرانی ها یافت می شود؟ ما برای تولید مثل و حفظ بانک ژنتیک حیوانات کشورمان چه کارهایی باید انجام دهیم؟ آیا بهتر نیست وقتی کسی فوت می کند خانواده اش برای وعده های غذایی به زحمت نیفتند؟

 

پرسش های اهمال برانگیز : آیا بهتر نیست برخی از کارهای من را دیگران انجام دهند؟

            + پرسش های نظم بخش : من چگونه می توانم کارهای خودم را خودم انجام دهم؟

  • پرسش های شک برانگیز: آیا او کارهایش را برای خدمت به من انجام می دهد یا نیت دیگری دارد؟

            + پرسش های ایمان ساز : چگونه او می تواند این همه کارهای پرخدمت ارایه دهد؟

  • پرسش های ضعیف کننده : چرا باید از او حمایت کنیم؟

            + پرسش های تقویت کننده : من چگونه باید از او حمایت کنم؟

  • پرسش های ناهمسویی ساز : چگونه می توانم با این تفکر مبارزه کنم؟

            + پرسش های همسویی ساز : چگونه می توانم مانع از این تفکر شوم؟

  • پرسش های مساله محور : فقرا چرا فقیر می مانند؟

            + پرسش های جواب محور : چگونه می توانم یک انسان فقیر را به درآمد برسانم؟

  • پرسش های مشکل بزرگ کن : بچه ها! این درس بسیار دشوار است! آیا شما از پس آن برمی آیید؟

            + پرسش های مشکل کوچک کن : بچه ها! این درس بسیار دشوار نیست اگر شماها همت کنید.

  • پرسش های بهانه ساز : چه بهانه هایی برای انجام ندادن این کار داشتی ؟

            + پرسش های بهانه زدا : احمقانه ترین بهانه های خودت را نام ببر.

  • پرسش های ایده خفه کن : هزاران انسان مثل تو فکر کردند و به این نتیجه نرسیدند. تو می خواهی برسی ؟

            + پرسش های ایده آفرین : هزاران انسان مثل تو فکر کردند ولی به نتایج تو نرسیدند. تو چگونه به این نتایج رسیدی ؟

  • پرسش های حرف پردازانه : ما باید برای مردم خود کتاب خوانی را اجباری کنیم.

            + پرسش های عملگرایانه : قبل از خواب دو صفحه کتاب بخوانید. آیا نمی توانید؟

  • پرسش های فرافکنی : آیا او نبود که من را با سخن اش بدبخت کرد؟

            +پرسش های مسئولیت پذیر : من چه کارهایی کردم که  باعث شدم او این طور با من سخن بگوید؟ 

  • پرسش های سلبی : حرف های حقوق حیوانات مربوط به فرهنگ غرب است. آیا این طور نیست؟

            +پرسش های ثبوتی : حرف های حقوق حیوانات مربوط به فرهنگ غرب است. چگونه آنها به این اهمیت رسیدند؟

  • پرسش های ضرورت زدا : من فکر نمی کنم ملت ما شایسته ی این همه آزادی باشد. شما چطور فکر می کنید؟

            +پرسش های ضرورت ساز : من فکر نمی کنم ملت ما شایسته ی این همه آزادی باشد. پس شایسته ی چیست؟

  • پرسش های آینده خراب کن : من موندم این جوون ها چطور می خوان جواب خون شهدا رو بدهند؟

            +پرسش های آینده ساز : این جوون ها برای اینکه راه شهدا رو ادامه بدهند به چه چیزهایی نیاز دارند؟

  • پرسش های ارزش زدا : میراث فرهنگی ایران هیچ ارزشی برای ملل امروز جهان ندارد. آیا هنوزم متوجه نشدی ؟

            +پرسش های ارزش ساز : اگر میراث فرهنگی ایران هیچ ارزشی برای ملل امروز جهان ندارد , پس اونها چی دارند؟

  • پرسش های حذفی : چگونه می توانیم از شر هوای آلوده خلاص شویم ؟

            + پرسش های حفظی : چگونه می توانیم زمینه ی حضور هوای سالم را حفظ کنیم؟

                                                                      یاد بگیرید چگونه بپرسید تا زندگی تان متحول شود!

 

استاد اسماعیل حیدری فرد یکی ار مدرسان آگاه ودلسوز فیزیک کشور است که در آموزش معلمین ،تدوین کتابهای درسی ّ،برنامه ریزی،برگزاری همایشها وکنفرانسها همکاری بسیار دارد.ویژگی مهم وممتاز او آن است که همیشه وسایل آزمایش وکارهایی که می خواهد انجام دهد، همراه داردوهمواره برای پاسخگوئی به معلمان ودانش آموزان آمده است.او با برنامه وطرح درس در کلاس می رود. دانشجو ودانش آموز درکلاس او شاد ،پر نشاط وفعال است وهمه را در کلاس به کار می گیرد.

پنج شنبه, 19 مرداد 1396 15:44

چرا با آموزش فیزیک علم می آموزیم

ما دنیا را بر اساس ظرف اندیشه مان می بینیم. اگر تاکنون چیزی را ندیده و نشنیده باشیم حتی اگر ببینیم نخواهیم شناخت. مثلا به مردم خیابان نگاه کنید. آیا می توانید تشخیص دهید که کدام یک از آنها دکتر یا بقال است. کدام چک در جیبش دارد؟ کدام یک جوراب پایش سوراخ است؟ و....

اما کافی است که یکی از آنها را بشناسید و با او دوست شوید و هر چیزی را که خواستید از طریق مشاهده از او بپرسید. این کار را علم ساینس می نامیم. علم ساینس از زمانی شروع می شود که شما مراحل مختلف کشف یا ساختن یک حقیقت را در جهان بیرون پیگیری می کنید. 

هیچ گاه الکترون یا سیاره ی مشتری به شما نمی گوید آهای من اینجا هستم! شما باید براساس برخی قوانین ذهنی و اصول علمی پیشین به سراغ به سراغ آنها بروید. هنوز کسی علم را در ایران نشناخته تا شان علم و دانشمند را در اجتماع ببینیم. مهم نیست که قشنگ نیستیم ، قشنگ اینه که مهم نیستیم.

 برای آنکه قشنگ ببینیم و مهم شویم باید بدانیم علم چیست و چرا می آموزیم؟ مردم جهان  علم را برای  در کنترل گرفتن دنیای مادی و تسلط یافتن بر دنیای مادی می آموزند.

جامعه ی ایران هنوز نمی داند که علم چیست و چرا باید علم بیاموزیم! این را جایگاه معلم در جامعه نشان می دهد. این را جایگاه تولید نشان می دهد. این را فرهنگ ما نشان می دهد.این را جایگاه جوانان در کشور به ما نشان می دهد. ما هنوز از رنسانس علم رد نشده ایم. نردبان علم و ترقی ، پله پله است.

 

 

Top