نان می پزم پس هستم

nan

جمله ای از دکارت نقل است که گفته است می اندیشم و شک می کنم پس هستم....اگر بر همین منوال بخواهیم به نان پزی به عنوان نماد یک کار آگاهانه که مبتنی بر کنترل شرایط ترمودینامیکی و شیمیایی متغیرهای زیادی در هنگام پخت نان است بنگریم باید همین ماجرا را نیز دنبال کنیم چرا که اگر واقعا وجود نداشته باشیم چگونه می توانیم نان بپزیم...خیلی از انسانها در جهان حضور دارند ولی نان پختن بلد نیستند پس با اینکه وجود آنها در دنیای موجودات دیگری قابل بررسی است ولی از نگاه نان پختن نمی توانند حضوری داشته باشند....ولی من می توانم نان بپزم و این ارزش بزرگ را مدیریت و کنترل کنم پس نمادی از حضور و وجود من در جهان برقرار است. بدین ترتیب است که همواره اعتقاد داریم بخشی از بودن ما منوط به کارهایی است که می کنیم و انجام انواع کردنی ها تعیین کننده بودن ماست....

Top